سارا انار دارد
صد بار خوانده بودیم: سارا انار دارد
از بازی زمانه، اما خبر ندارد
سارا نگاه خیسش بر آسمان نشسته
بر شیشه ها نوشته: سارا که پر ندارد !
... هر روز گفته با خود: معشوق من می آید
پشتش خمیده اما، سارا خبر ندارد
بر دفترش نوشتیم: عشق تو مُرده سارا
او گفت جمله ی تو، ربطی به دل ندارد !
" عشق مُرده " را او، " عشق مَرده " خوانده
آخر کلاس اول زیر و زبر ندارد
عشقش رمیده امروز ، باور نکرده سارا
عشق دلش کجا و مردی که دل ندارد
نظرات شما عزیزان:
|